به نام نامی عشق...
تو را با نم نم باران
تو را با قطره های پاک اندیشه
تو را با جان شیرینم
به روی دشت احساسم
درون معبد قلبم
تراشیدم
تو را که عشق من هستی
و من تو را در اولین دیدار تو را دیدم
نگاهت را نمی خواندم تو را دیدم
ولی مفهوم دست پر مهر تو را
هرگز نفهمیدم...
اما امروز شعرم را
به یاد اولین روز دیدار
برای تو به یادگار می گذارم
دوستت دارم
با هزاران واژه
روی تک دفتر عشق
می نویسم همه شب
تا تو بخوانی روزی
دفتر شعر مرا...